طلاق
قرآن کریم در صوره بقره آیه 229 در رابطه با طلاق چنین می فرماید ؛ طلاق دو بار است ؛ باید بطور شایسته باشد نگه دارد ؛ یا به نیکی و درستی رها کند؛ برای شما حلال نیست ؛ از آنچه به آن پرداخته اید، چیزی را باز ستانید . مگر آنکه هر دو بترسند ، که حدود مقررات خدا را رعایت نکنند ، پس شما اگر بترسید که آن دو نفر حدود خدا را رعایت ننمایند ، در حالی که زن برای رهایی خود برای بدست آوردن طلاق بپردازد ، گناهی بر آنان نیست اینها حدود خداست از آنها تجاوز نکنید کسانی که از حدود خدا تجاوز کنند بی تردید ستمکارند قبل از اینکه وارد بحث شویم دوست دارم چند سوال از شما بپرسم؛ طلاق چیست ؟ و چه عواملی باعث طلاق می شود ؟یا اینکه بهتر بگویم تاکنون به دادگاهای خانواده سر زده اید ؟…و آیا دیده اید آمار طلاق در این چند دهه ی اخیر چه غوغایی کرده ؟ ..آیا تا بحال توی این راه رو های دادگاه اشک بچه هایی را که پدر و مادراشون میخواهند از هم جدا شن رو دیدین ؟ آره اینها همه سوالهایی است که ما اغلب جواب اون رو میدونیم ولی نسبت به حل اون بی اعتنا هستیم میدونید آمار میانگین سالانه 150000طلاق در جامعه صورت گرفته تاکنون 800000تای آن به دست ما رسیده که حاصل آن کودک و فرزندانی هستند که در حال حاضر تو پرورشگاها و جاهای دیگر ار آنها پرستاری میکنند . آی پدر و مادرایی که تا یک تق و توقی که به زتدگی می خوره دم از جدایی میزنید و اصلا فکر فرزندانتون نیستین چرا بجای اینکه خودمون الگو بشیم برای دیگران ار دیگران الگو برداری می کنیم که نمونه اش همین فرهنگ غرب است چرا باید از فرهنگ غرب تبعیت کنیم بهترین الگویی که می تونیم از آن تبعیت کنیم زندگی حضرت زهرا و حضرت علی علیه السلام است آنها در دامن خودشان حسن و حسین را پرورش دادند ما هم می توانیم ایشان را الگوی زندگی خودمان قرار دهیم و فرزندانی تربیت کنیم که وجودشان برای جامعه مفید باشند ؛پس بیاییم بخاطر منافع شخصی خودمون فرزندانمون را فدای خودمان نکنیم وکانون گرمی را برای خودمان و فرزندانمان ایجاد کنیم به امید آن روزی که طلاق ها در جامعه کمرنگ شود و دیگر پای درد و دل فرزندی ننشینیم و دلیل اینکه او به کار های ناشایست دست زده را طلاق پدر و مادر نبینیم .
نویسنده :طیبه غیاثی
دل نوشته ای برای کربلا بر گرفته از ذهن خودم
از برای کربلا مرغ دلم پر می زنه
یادتو همیشه توی قلب هر مردو زنه
رفقام دونه دونه میان به کربلای تو
چی میشه منم بشم قاطی نو کرای تو ……..
السلام علیک یا ابا عبدالله……
اقاجان این
روزها بوی کربلایت می اید در دلم عجب غوغایست اری: انگار به دنبال جایی می گردد که بغض خویش را خالی کند ؛ بی بهانه می گویم دلم پر می زند برای دیدن صحن سرای تو؛ پی پرده می گوییم دلم تورا می خواهد؛ می دانی روزها ولحظه هایم را به عشق دیدنت کوک کرده بودم به امید ان روزی که تورا ببینم و قدم هایم را نذر بین الحرمین تو کنم وعقده ها ی دلم را پیش تو باز کنم اما حیف که از قافله ی عاشقانت جاماندم ؛ اقای مهربانی ها ؛اقای خوبیها می دانم که بنده ای روسیاهم وچشم من لیاقت دیدن صحن سرای تو را ندارد ؛چشم من کجا و سرای بی منتهای تو کجا”
اقا جان این روزها دلم بدجور تنگ شده برای دیدنت ؛ احساس خفگی می کنم دراین حجم تاریک دنیا دلم جایی مثل صحن وسرای تورا می خواهد اما حیف قلب سیاه من کجا و گلستان باصفای تو کجا ؟اقا جان اشک در چشمانم غوغایی دارد چرا که وقتی زائرانت را می بینم که قلب خویش را به دست گرفته اند وبه سوی تو این چنین مشتاقانه پرواز می کنند حسرتها بر دلم می نشیند. من کجا و سیل انبوه عاشقانت کجا ؟اقا جان این روز ها سر گردانم؛ بدجور؛ سرگردانم کردی حسین زهرا(س). باشد: امسال هم گذشت باز این قلب را وعده دیدار می دهم می دانم که روزی مرامی پذیری.
مسافر جامانده از قافله ی کربلا